با دوستان، مدارا!
رسول خدا صلي الله عليه و آله در حالي كه نشسته بودند، ناگهان لبخندي بر لبانشان نقش بست، به طوري كه دندان هايشان نمايان شد! از ايشان علت خنده را پرسيدند، فرمود:
- دو نفر از امت من مي آيند و در پيشگاه پروردگار قرار مي گيرند؛ يكي از آنان مي گويد:
خدايا! حق مرا از ايشان بگير! خداوند متعال مي فرمايد: حق برادرت را بده! عرض مي كند:
خدايا! از اعمال نيك من چيزي نمانده متاعي دنيوي هم كه ندارم. آنگاه صاحب حق مي گويد:
پروردگارا! حالا كه چنين است از گناهان من بر او بار كن!
پس از آن اشك از چشمان پيامبر صلي الله عليه و آله سرازير شد و فرمود:
آن روز، روزي است كه مردم احتياج دارند گناهانشان را كسي حمل كند. خداوند به آن كس كه حقش را مي خواهد مي فرمايد: چشمت را برگردان، به سوي بهشت نگاه كن، چه مي بيني؟ آن وقت سرش را بلند مي كند، آنچه را كه موجب شگفتي اوست - از نعمت هاي خوب مي بيند، عرض مي كند:
پروردگارا! اينها براي كيست؟
مي فرمايد:
براي كسي است كه بهايش را به من بدهد.
عرض مي كند:
چه كسي مي تواند بهايش را بپردازد؟
مي فرمايد:
تو.
مي پرسد:
چگونه من مي توانم؟
*******
ادامه مطلب
ساعت 7:23 توسط امیر حسین.